در پاسداشت شور زندگی

ساخت وبلاگ

در چند ماه دوره بیماری، دکتر ریچاردسون کتابی با عنوان «زمانی که خوابم» نوشته است. او در جایی از آن در بیان احساس خود در روزهای پایانی عمر می‌نویسد: «اکنون به همه چیز به شکل تازه‌ای نگاه می‌کنم، با دقت و تاملی بیشتر از گذشته که باعث شده از همهء پدیده‌های اطرافم برداشت جدیدی داشته باشم و تصاویری ببینم که پیش از این ندیده بودم. عمق رنگ در برگ‌های سبز درختان، سبزی شورانگیز چمن‌، خنده‌های شادمانه کودکانی که بازی می‌کنند، و صداهای برخورد فنجان‌های چای در کافه‌ها که با خنده‌ها و گفتگوهای مردم در آمیخته است. همهء این تصاویر یادآور آن است که هنوز بخشی از دنیایی هستم که هیچ سرطانی نمی‌تواند بدون نبردی سخت مرا از آن جدا سازد. اکنون غمگینم، اما خوشحالم؛ خشمگینم، اما آرامش دارم؛ و از نبردی که در پیش دارم ترسیده‌ام اما شجاعم». او از پارادوکس‌های غریب زندگی می‌گوید. از همزمانی و همنشینی بیم و امید، اندوه و شادی و ترس و شجاعت و به خوبی این احساسات متناقض را به تصویر می‌کشد. واکنش دانشگاه شفیلد نیز دربارهء درگذشت او و موسسه‌ای که بنا نهاده خلاقانه است. این دانشگاه در یادبود و بزرگداشت او 24 ساعت سخنرانی علمی برگزار می‌کند. به این ترتیب سمیناری برپا می‌شود تا استادان برجستهء علوم مختلف از دانشگاه‌های دیگر جمع شوند و محل کار او را به محفلی برای گفتگو و تعامل علمی بدل سازند. تصور کنید در نیمه‌های شب در دانشگاهی سالن سخنرانی پر از جمعیتی باشد که برای بزرگداشت انسانی فرهیخته گرد آمده و بجای آنکه دربارۀ او صحبت کنند، دربارۀ علم و دانش که انگیزه او در کارش بوده سخن بگویند. زیرا آنان به خوبی می‌دانند که این خواست اوست تا مرگش به منبعی الهام بخش برای رونق دانش و آگاهی باشد.

پژوهش کیفی و نگارش علمی...
ما را در سایت پژوهش کیفی و نگارش علمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mixedmethodo بازدید : 179 تاريخ : جمعه 23 تير 1396 ساعت: 7:30